به چه دلایلی قبل از زیارت، حلالیت می طلبیم
حلالیت طلبی دعاهای انسان را به استجابت نزدیک تر می کند و برکت در رزق را افزون می نماید. اما حلالیت گرفتن در موضوع خاص زیارت معمولا به این 3 دلیل اتفاق می افتد:
1.زائر حلالیت گرفتن را بخشی از آداب زیارت میداند
حلالیت گرفتن، قبل از رفتن به هر سفری پسندیده است. در سفر زیارتی اهمیت این موضوع بیشتر است تا حدی که جزئی از آداب زیارت به شمار می آید. از همین رو است که در احادیث نیز بر بخشش و گذشت توصیه بسیاری شده است. امام علی می فرمایند:
میزان الحکمة جلد 3 صفحه 787
(روایت)اَلعَفوُ تاجُ المَكارِمِ
عفو و گذشت تاج مکارم اخلاقی است
2.گمان می کند اگر نطلبد زیارتش قبول نیست و دعایش مستجاب نمی شود
هر چند در احادیث به صراحت حکمی در باب عدم استجابت زیارت ارائه نشده، اما توجه کنید چون در سفر زیارتی یکی از اهداف برآورده شدن حاجت است، دعای کسی که حقّی بر گردن اوست از استجابت به دور است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
سفینة البحار جلد 3 صفحه 51
(روایت) اِذا اَرادَ اَحَدُكُم اَن يُسْتَجابَ لَهُ فَليُطَيِّب كَسبَهُ وَ ليَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ
هر که میخواهد دعایش مستجاب شود، کسبش را پاک کرده، حقوق مردم را از عهده خویش خارج کند
پس منزلت زیارتی که با حلالیت گرفتن و انجام شود، بسیار متفاوت از زیارت بدون ادای حق الناس است
چون حق الناسی بر عهده دارد، امام (ع) به او توجهی نخواهد کرد
قطعا کسی که حق مردم را ادا کرده و سبکبار به زیارت می آید، نزد حضرات معصومین ارج و قربی بیشتر دارد. ابن یقطین از اصحاب امام کاظم علیه السلام بود که به دستور ایشان و بدون آنکه شیعه بودن خویش را اظهار کند، به عنوان وزیر هارون الرشید مشغول به کار بود. روزی ابراهیم جمّال (یکی دیگر از اصحاب امام) برای طلب حقی از او درخواست دیدار میکند. امّا او را به حضور نمیپذیرد. ابن یقطین وقتی در همان سال به حجّ و خدمت امام علیه السلام مشرف میشود. حضرت ایشان را تا زمانی که از ابراهیم عذر خواهی و طلب حلالیت نکرد به حضور نپذیرفتند.(بحار الانوار، ج.48 ص.85)
این روایت روشن می کند که در نگاه اهل بیت ادای حق مردم چه قدر در توجه ایشان به اصحاب و شیعیانشان تاثیر گذار میباشد.
آیا می توان به جای حلالیت طلب استغفار نمود؟
اگر از طرف فردی دینی بر گردن ما است لازم است تا از صاحب حق طلب حلالیّت و رضایت فرد را تامین کنیم، از خدا هم بخواهیم طرف آن شخص ما را بیامرزد. اما در مواردی مانند فوت صاحب حق که امکان حلالیّت طلبی وجود ندارد؛ در روایات و کلام بزرگان بر استغفار به جای صاحب حق تأکید شده است. در حدیثی امام صادق علیه السلام درباره غیبت فرمود:
بحارالانوار جلد 75 صفحه 242
فَإِنِ اغْتَبْتَ فَبَلَغَ المُغْتَابَ فَاسْتَحِلَّ مِنْهُ فَإِنْ لَمْ تَبْلُغْهُ ولَمْ تَلْحَقْهُ فَاسْتَغْفِرِ اللهَ لَهُ
اگر غیبت شخصی را کرد و به او رسید باید از او حلالیّت بطلبد و اگر به او نرسد برای او از خداوند طلب غفران کند.
آیت الله العظمی خوئی در این باره میگوید:
منهاج الصالحین جلد 1 صفحه 11
وَ يَجِبُ عَنْدَ وُقُوع الغِيبَة التُّوبَةُ وَ النَّدَمُ و الأحْوَطُ، إسْتِحْبَاباً، إلْإسْتِحْلالُ مِن الشَّخْصِ المُغْتابِ، إذا لَمْ تَتَرَتَّبْ عَلى ذَلِكَ مَفْسَدَةٌ، أو إلاسْتِغْفارُ لَهُ
اگر غیبت کند توبه و پشیمانی واجب است و احتیاط مستحب آن است که از فردی که غیبت او را کرده است، حلالیّت بطلبد؛ هرگاه این حلالیّتطلبی همراه با مفسده نباشد، و یا آنکه از طرف او استغفار کند.
نظر امام خمینی در مورد حلالیت گرفتن از فرد صاحب حق
نظر امام خمینی در این باب کمی متفاوت از سایر مراجع است. ایشان توبه از عمل را کافی می دانند و لزومی بر گرفتن حلالیت بیان نکرده اند.
سوال 58 استفتائات: گاهى انسان غيبت فردى را مىكند، أمّا به دليل هراس از اينكه آن فرد ناراحت گردد و روابطش را با غيبتكننده تيره كند يا به دليل اينكه خجالت مىكشد به او بگويد كه من غيبت تو را كردهام، از آن شخص حلاليّت نمىطلبد، اگر حلاليّت نطلبد و توبه كند كافى است يا خير؟
پاسخ: كفايت مىكند. (استفتائات امام خمینی ج.2 ص.587)
با توجه به تفاوت نظراتی که در این باب وجود دارد. توصیه می کنیم حتما با دفتر مرجع خود تماس گرفته شود.
اگر فراموش کردیم که حلالیت بطلبیم تکلیف چیست؟
اگر به هر دلیلی فراموش کردیم که مدیون شخصی هستیم یا محذوریّتی در طلب حلالیت وجود دارد، باید از خداوند بخواهیم او را راضی کند یا از سوی او ببخشد و تا جایی که میتوانیم از طرف آن فرد استغفار کنیم.







