سید محمد، پسر ارشد امام هادی، برادر بزرگ امام حسن عسکری و عموی حضرت حجة ابن الحسن بود. وی در حدود سال ۲۲۸ هجری قمری در مدینه و در روستای صریا به دنیا آمد.
از علی بن مهزیار نقل است: به امام هادی علیه السلام عرض کردم (پناه می برم به خدا) اگر شما از دنیا بروید، به چه کسی رجوع کنیم. امام فرمودند: (عَهْدِی إِلَی اْلأکْبَرِ مِنْ وَلَدِی). به دلیل اخلاق والا، گستردگی علم و ادب و همچنین کرامات معنوی، با القابی چون «سَبْعُ الدجیل» (شیرمرد دجیل) شناخته میشود.
کتاب ستاره دجیل
وفات زودهنگام محمد بن هادی در سن 24 سالگی
بسیاری از شیعیان بر این عقیده بودند که بعد از حضرت علی النقی، حضرت سید محمد امامت شیعه را بر عهده دارند. اما مشیت الهی سرنوشت دیگری رقم زد. در سال 252 هجری قمری هنگامی که ایشان راهی سفر حج شدند. در قریه ای به نام بلد بیمار و در همان جا وفات یافتند. البته روایت دیگری هم وارد شده است. مرحوم علامه اردوبادی در کتاب ستاره دجیل (صفحه 52) می نویسند:
حضرت امام هادی علیه السلام در اطراف شهر سامراء زمین های کشاورزی داشتند که آنها را وقف نموده بودند، فرزند بزرگوارشان حضرت سید محمد علیه السلام برای سرکشی و اداره آن زمین ها به آنجا می رفتند و درآمد حاصل از آن را دریافت می نمودند و در مصارف مشخص شده از طرف امام هزینه می نمودند. و در یکی از این سفرها ایشان بیمار شدند و از دنیا رفتند و امام هادی علیه السلام خود متکفل دفن ایشان شد. سن مبارک ایشان هنگام وفات ۲۴ سال بود. در منابع تاریخی آمده است که امام علی النقی علیهالسلام پس از درگذشت فرزند ارشد خود، سید محمد، مجلس ختمی برگزار کردند.
صفحه 52 کتاب ستاره دجیل
در مجلس ختم سید محمد چه گذشت؟
حسن بن حسن افطس، که از حاضران در آن مجلس بود، فضای آن روز را چنین توصیف میکند: روز وفات سید محمد، به همراه جمعی از بنیهاشم، به خانه امام هادی علیهالسلام رفتیم. در صحن منزل، فرش گسترده بودند و گروه زیادی از مردم، به نشانه احترام و همدردی، گرد آمده بودند. جمعیت حاضر، غیر از موالی و سایر مردم، شامل حدود ۱۵۰ نفر از آل ابیطالب، بنیهاشم و قریش میشد. در این میان، جوانی وارد شد که آثار حزن و اندوه بهوضوح در چهرهاش نمایان بود و گریبان خود را در سوگ برادر چاک کرده بود. بیکلام، کنار امام هادی علیهالسلام ایستاد. در آن هنگام، ما او را نمیشناختیم. پس از مدتی، امام هادی علیهالسلام رو به او کرده و فرمودند: پسرم، برای خدا شکر تازهای به جا آور، که او برای تو، امری تازه مقدر فرموده است. جوان با چشمانی اشکآلود پاسخ داد:سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است؛ تنها او را بر نعمتهایش که بر ما ارزانی داشته، شکر میگوییم؛ و بیگمان ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمیگردیم. پرسیدم این جوان کیست؟ پاسخ داده شد: او حسن بن علی، فرزند امام علی النقی علیهالسلام است. در آن لحظه، حدود بیست ساله به نظر میرسید. همانجا دریافتیم که پس از امام هادی علیهالسلام، وی امام آینده خواهد بود.
رابطه امام حسن عسکری و حضرت سید محمد چگونه بود؟
امام هادی علیهالسلام فرزند ارشد خود، محمد بن علی را در دوران کودکی در سرزمین حجاز باقی گذاشت. اما وی پس از رسیدن به سن رشد و بلوغ، نزد پدر در سامراء آمد و از آن پس همواره در کنار برادر خود، امام حسن عسگری علیهالسلام، بهسر میبرد؛ بهگونهای که جدایی میان آن دو دیده نمیشد. این ارتباط نزدیک در منابع مختلف تاریخی و دینی، بهویژه در کتاب "المجدي في أنساب الطالبين" (جلد 1، صفحه 132) آمده است که سید محمد در کنار امام حسن عسگری علیهالسلام همواره بهعنوان فردی محبوب و مورد اعتماد شناخته میشد. در این کتاب، تاکید شده است که امام حسن عسگری علیهالسلام از حضور برادر خود احساس آرامش و دلگرمی میکرد و در بسیاری از لحظات دشوار، از همراهی او بهره میبرد.
برگرفته از کتاب ره توشه عتبات عاليات صفحه 478
چه شد که حضرت سید محمد امام نشد؟
از نگاه برخی، وفات زودهنگام حضرت قبل از فوت پدر، سبب شد که امامت از سید محمد به امام حسن عسگری برسد. اما شواهدی وجود دارد که حتی در زمان حیات حضرت محمد بن هادی. امامت حضرت امام حسن عسگری معلوم شده بود. امام هادی در زمان حیات سید محمد تصریح کردند که حضرت امام حسن به امامت برگزیده می شوند.
امامزاده سید محمد، باب الحوائج شیعیان عراق
سید محمد باب الحوائج شیعیان عراق است. در میان شیعیان عربزبان، جایگاهی همچون حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسّلام) نزد ایرانیان شیعه دارد. زائران بر این باورند که حضور در کنار این حرم موجب کسب رحمت الهی، آرامش قلبی و رفع برخی مشکلات زندگی میشود. چرا که آن ها کراماتی از ایشان را درک کرده اند و آنگونه به ایشان معتقدند که حتی از قسم خوردن به نامشان ابا دارند.
پنج کرامت از حضرت سید محمد (علیهالسلام)
در کتاب ستاره دجیل که شرح سرگذشت محمد ابن هادی می باشد کراماتی از حضرت آمده که در ادامه به آن می پردازیم.
سوگند دروغ بادیه نشین که تاوانی سنگین داشت
خاطره ای از یکی از خدام حرم حضرت سید محمد نقل است به این مضمون که یک عرب بادیهنشین پس از دزدیده شدن چند راس گوسفند توسط پسرش، به دروغ به حضرت سید محمد (ع) قسم خورد که بیگناه است. در نتیجه، سه پسرش، همسرش و در نهایت خود او گرفتار مصائب مرگبار شدند. او در نهایت با پشیمانی به بارگاه حضرت پناه آورد و توبه کرد. این کرامت تاکیدی است بر عظمت معنوی حضرت و عقوبت شدید کسانی که به دروغ به او قسم میخورند.
اسب نذری به جای اسب دزدیده شده
زائری اسبش را شب به حضرت سید محمد (ع) سپرد و شب خوابید. صبح که اسبش را نیافت، با اطمینان گفت: "آن را به تو سپردهام و از تو می خواهم" در خواب، حضرت فرمودند: "اسب تو دزدیده شده، اما فلان اسب که نزد فلان شخص است، نذر من است؛ آن را بردار." او اسب نذری را به جای اسب خودش برداشت و رفت. دزدان گرفتار مصائب سنگین و نابودی شدند.
دستی که عمامه را برداشت فلج شد
پسر مردی ثروتمند، احشام خود را در زمین یکی از سادات رها میکند. وقتی سید اعتراض میکند، پدرِ آن پسر، سید را احضار کرده، عمامهاش را برمیدارد، روی آن مینشیند و دستور میدهد او را کتک بزنند. سید با گریه و شکایت به حرم حضرت سید محمد (ع) پناه میبرد و میگوید تا انتقام الهی نگیرد از حرم بیرون نمیآید. شب، یکی از همراهانش در خواب میبیند که حضرت خبر میدهد دستی که عمامه را برداشت فلج شده است. صبح، مرد ثروتمند را فلج، با کف از دهان، به حرم آوردند. در حالی که نیمی از بدنش فلج شده بود و تا آخر عمر در همین حال ماند. از آن پس، خانوادهاش دچار فقر و گرفتاری شدند.
پناهجویی که مورد عنایت قرار گرفت
سید عبدالحسین دجیلی گوید، دختر عمویم بیمار شـد او را بـه بـارگاه حضرت ابوجعفر علیه السلام بردم و در کنار ضریح قرارش دادم، شب دوم بی قرار شدم و تا نیمه شب نتوانستم بخوابم، در خواب سیدی را دیدم که می گوید: برخیز فجر طلوع کرد، برخیز نماز بخوان و بیمارت را به نزد اهـلـش بازگردان که شفا یافته است شادمان برخواستم در حالی که سپیده پیدا بود به نزد دختر عمویم رفته او نیز میگفت: سیدی را دیدم که به من گفت برخیز و نماز بخوان فجر طلوع کرد! از بیماری ات شفا یافته ای پس به نزد خانواده ات باز گرد.
توسلی که پاسخ داده شد
یکی از خادمان حرم کاظمین نقل میکند: برای زیارت به سامراء مشرف شدم و همراه یکی از دوستانم به سمت دجله حرکت کردیم. نزدیک غروب بود و در سمت دیگر رود، گروهی از زائران حضور داشتند. تصمیم گرفتیم به آنها ملحق شویم تا هم راه بعقوبه را به آنها نشان دهیم، و هم اموالی را که نزد من بود، به صاحبانشان برگردانیم. در همین هنگام، بادی تند شروع به وزیدن کرد و موجهای شدید، رودخانه را به تلاطم انداختند. پل چوبیای که قبلاً دو سوی دجله را به هم متصل میکرد، شکسته بود؛ بنابراین ناچار شدیم با یکی از قایقهای مدور از دجله عبور کنیم. اما وقتی به میانهی رود رسیدیم، موجی قایق را واژگون کرد. در آن لحظهی بحرانی، نمیدانم که آیا به حضرت سید محمد علیهالسلام متوسل شدم یا نه؛ لفظ «دخیل» را بر زبان آوردهام یا نه، یا دو شمع نذر حضرت نمودم یا این کار را نکردم. ناگهان رود آرام شد، هوا صاف گردید و قایق ثابت ماند، با اینکه آب زیادی داخل قایق جمع شده بود. قایقران مشغول خالی کردن آب شد و من از شدت ترس و اضطراب مدهوش بودم. وقتی به ساحل رسیدیم، از فرط ترس روی زمین افتادم. قایقران نزد من آمد و با تعجب و سپاسگزاری گفت: «درست در لحظهای که یقین داشتم نابود خواهیم شد، تو با توسلت ما را نجات دادی.
مسیرهای دسترسی به امامزاده سید محمد
از شهرهای کاظمین و سامرا مسیر دسترسی مستقیم به امامزاده سید محمد وجود دارد. اما زائرانی که از کربلا و نجف قصد زیارت دارند. ابتدا به کاظمین آمده و از آنجا به سمت امامزاده محمد حرکت می کنند.
آیا با کاروان های عتبات می توان به زیارت سید محمد رفت؟
زیارت از مزار حضرت سید محمد در شهر بلد، بخشی از برنامه کاروان های سازمان حج و زیارت است که معمولا در مسیر رفت یا برگشت زیارت حرمین عسکریین انجام در سامرا انجام می شود.